آرمینآرمین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

آرمین عشق مامان و بابا

بدون عنوان

      امروز روزی است که حس خوب مادر بودن من چهار ساله شد حس نابی که مثل اون رو تا به حال تجربه نکرده بودم حس شیرینی که هر چه می گذره حلاوت و شیرینیش بیشتر میشه پسر گلم ازت ممنونم به خاطر همه چیزهایی که با خود برای من به ارمغان آوردی خدایا از تو هم ممنونم به خاطر وجود پاک پسرم به خاطر لذت هایی که با دادن این نعمت بزرگ به من چشاندی به خاطر بوی تنش به خاطر صدای خنده هاش به خاطر آرامشی که از درآغوش کشیدنش بهم میدی به خاطر همه لحظه های خوبی که تو ی این چهار سال داشتم عزیز دل مادر تولدت مبارک ...
16 آبان 1391

تولد تولد تولدت مبارک

سلام سلام سلام. بعد از کلی تاخیر بالاخره امروز اومدم اونم چه اومدنی. امروز تولد گل پسرمه . الهی قربونت برم مامانی عزیز 4 ساله من . برای تولدت کلی برنامه دارم. انشاءاله روز جمعه میخوایم جشن تولدت رو بگیریم. البته امسال قرار نیست مهمونی مفصل بگیریم و کل فامیل رو دعوت کنیم. فقط خانواده خودمون هستن. یعنی بابا علی و مامان فریبا و خاله ها. دو تا مهمون دیگه هم داریم. عمه فریده که عمه من و باباییه و مامان بزرگ خودم الهی قربونش برم. خانواده بابا اشکان هم که شیراز هستن و نمی تونن بیان.مامانی قربونت بره چند روزه که بد جوری سرما خوردی و سرفه داغونت کرده. همه اش دارم غصه می خورم که چرا روز تولدت باید اینجوری مریض باشی . انشاءاله تا جمعه خوب خوب  و...
16 آبان 1391

بدون عنوان

چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس ... و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن ! و چه اندازه شیرین است امروز ... روز میلاد ... روز تو ! روزی که تو آغاز شدی ! تولد مبارک ...
16 آبان 1391
1